خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ تاکنون ۹ یادداشت برای معرفی راهکارهای چارهجویی چالش آب، توسط دکتر محمدتقی امانپور، نظریهپرداز حوزه کشاورزی و محیط زیست، ارائه شده است. همچنین ۱۴ مورد پرسشوپاسخ در تعامل با مخاطبان محترم، بهمنظور تحلیل و ارزیابی راهکارهای فناورانه و نوآورانه و نیز بررسی زمینههای مشارکت و جذب سرمایههای مردمی تدوین و منتشر شده است. از جمله این راهکارها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• تولید یکصد میلیارد متر مکعب آب جدید از طریق آبخیزداری و آبخوانداری؛
• ارتقاء بهرهوری مصرف آب کشاورزی از میانگین ۴۰ درصد به ۸۵ درصد؛
• بهرهگیری از آبهای غیرمتعارف نظیر آب شور، لبشور و پسابها؛
• استفاده کارآمد از قابلیتها و گونههای ژنتیکی مقاوم به شوری و خشکی و در عین حال پُرمحصول؛
• تولید محصولات کشاورزی در ماشین؛
• بهکارگیری کودهای معدنی نوآورانه برای اصلاح خاک و کاهش مصرف آب تا ۷۰ درصد؛
• بازمهندسی اقتصاد آب بر پایه ساختار بازار آب؛
• مدیریت سیلابهای مخرب و سرگردان که بدون مصرف به دریاها تخلیه میشوند؛
• بهینهسازی بهرهبرداری از سدهای ساختهشده از طریق کاهش انباشت رسوب و کنترل تبخیر.
در ادامه راهکار دهم، به قلم محمدتقی امانپور منتشر میشود، که روشی نوآورانه و مؤثر در شیرینسازی آب دریاها به شمار میرود.
بیشتر بخوانید
یادداشت امانپور | راهکار بهینه بهرهبرداری از سدهای احداث شده
این راهکار، شاید شیرینتر از دیگر گزینهها بهنظر آید؛ زیرا بهسرعت میتواند مشتری و سرمایهگذار جذب کند. در این طرح، نوآوری و فناوریهای روزآمد بهصورت جامع و با خلق زنجیرۀ ارزش افزوده بهکار گرفته میشوند. در نتیجه، تولید آب شیرین تنها یکی از محصولات فرعی فرآیند خواهد بود و با در نظر گرفتن درآمدهای جانبی، آب تقریباً مجانی به دست میآید. اگر چنین شود، بدون تردید متقاضیان برای اجرای این شیوه رقابت خواهند کرد.
این راهکار همچنین توان جلب حمایت گسترده حکمرانی را دارد؛ زیرا در کنار فرآیند شیرینسازی، مجموعهای از اقدامات مکمل میتواند تحقق «توسعه دریامحور» را ممکن سازد. البته شرط موفقیت، مشارکت واقعی مردم است، نه اتکای صرف به منابع مالی دولت یا بودجههای رسمی و مدعیان هزینهکرد آنها.
۱)بررسی وضع موجود
علیرغم تفاوتهای اقلیمی در کشورهای مختلف، همواره شیرینسازی آب با هزینهها و عوارض زیستمحیطی خود، مورد توجه بسیاری از کشورها بوده است. بهویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس و دریای عمان بخش مهمی از آب مورد نیازشان را از این طریق تأمین کردهاند. در این میان، شرکتهای صاحب فناوری با ملیتهای مختلف نیز منطقه را به عرصۀ تاختوتاز خود تبدیل کردهاند.
در داخل کشور نیز، بخش خصوصی و دولتی کموبیش به این فناوری توجه داشته و آن را بهکار گرفتهاند و روزبهروز بر اهمیت آن افزوده میشود. ضرورتهای مرتبط با طراحی و اجرای مگاپروژه شیرینسازی و انتقال آب به ایران مرکزی با ظرفیت سالیانه یک میلیارد و ششصد میلیون مترمکعب، ایجاب میکند که بررسی فناوریهای گوناگون جهان، مقایسۀ آنها و انتخاب برترین و اقتصادیترین شیوهها با کمترین عوارض زیستمحیطی در دستور کار قرار گیرد و متولیان مربوطه بر آن نظارت داشته باشند.
وجود یک سرمایهگذاری بیست میلیارد دلاری (با قابلیت افزایش) میتواند زمینۀ ایجاد یک مؤسسه تحقیقاتی جامع را فراهم آورد؛ مؤسسهای که تمامی ابعاد این فرایند را از منظر اقتصادی، زیستمحیطی، فناورانه و توسعه پایدار بررسی کرده و راهکار ارائه دهد. اگر چنین برنامهای در دستور کار باشد، باید به متولیان و متصدیان آن آفرین گفت. اما اگر صرفاً بهصورت پراکنده از خدمات مشاورهای افراد محقق یا نهادهای علمی و دانشگاهی بهره گرفته شده باشد، بازنگری جدی ضرورت دارد. چرا که ظرفیت خدمات دانشبنیان کشور توان پوشش هزینههای چنین ساختارسازی علمی و تحقیقاتی برای پروژهای بدین اهمیت را داراست.
بهطور کلی، شیرینسازی آب دریاها و استفاده از آن در کشاورزی، صنعت یا شرب با چالشهای زیر مواجه است:
۱-۱) عوارض زیستمحیطی
هدف اصلی پروژههای شیرینسازی، تأمین آب شیرین با کمترین هزینه است. رعایت تمامی ضوابط زیستمحیطی بهطور طبیعی هزینهها را افزایش میدهد و مجریان، تا آنجا که بتوانند، یا متولیان زیستمحیطی را قانع میسازند یا با دستور خاص از رعایت آنها طفره میروند. این مسئله یک چالش جدی است؛ با این حال راهکارهای ارزشمندی وجود دارد که نهتنها عوارض را کاهش میدهد بلکه میتواند منجر به تولید درآمد شود، بیآنکه هزینههای اضافی تحمیل کند.
۱-۲) تنوع و چالش فناوری
کشورها و کمپانیهای مختلف، هر یک صاحب فناوریهای شیرینسازی آب هستند و میکوشند دلایل قانعکنندهای از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی برای انتخاب فناوری خود ارائه دهند. اما فقدان برنامه جامع و راهبردی برای مدیریت خرید، انتقال فناوری و ساخت داخل صنایع شیرینسازی یک چالش اساسی است.
در طراحی و ساخت تجهیزات مربوطه، گاه از ظرفیتهای داخلی استفاده میشود و گاه نه. آنچه مهم است، فقدان برنامهای برای خلق فناوری و راهاندازی خط تولید روزآمد در داخل کشور است. تجربه بسیار موفق شرکت «کالای نفت» در دهۀ ۸۰ ـ که راهبرد «خرید همراه با ساخت داخل» را دنبال میکرد و ساخت تجهیزات را مشروط به مشارکت صاحب فناوری با صنعتگر داخلی میساخت، در حالیکه متولی دولتی صرفاً تولیگری میکرد و نه تصدیگری ـ نمونهای تاریخی و ارزشمند است. بازخوانی و انتشار دستاوردهای آن تجربه میتواند در این حوزه نیز تحولی بزرگ بیافریند.
۱-۳) تولید تکمنظوره
بهعلت شتاب در اجرای پروژهها، محدودیت منابع مالی، کوتاهبودن دورههای مدیریت در سازمانهای متولی، و تغییر سلیقهها و جناحهای سیاسی، پروژههای آبشیرینکن عموماً نتوانستهاند با جامعنگری طراحی شوند. هدف صرفاً تولید آب شیرین بوده و اهداف توسعهای دیگر مورد توجه قرار نگرفته است.
همانگونه که اشاره شد، اصلیترین چالش، محدودیتهای زیستمحیطی است که اغلب بهگونهای هماهنگ میشود تا کمترین هزینه و محدودیت زمانی تحمیل شود. این در حالی است که برنامه استراتژیک نظام جمهوری اسلامی، بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری، توسعه دریامحور را مدنظر دارد. با وجود این، هنوز پروژههای شیرینسازی بهطور چندمنظوره و جامع طراحی نشدهاند.
امروزه فرصتهای ارزشمندی برای ترکیب اهداف وجود دارد؛ از جمله تأمین انرژی پایدار، امنیت غذایی، توسعۀ سکونتگاههای خودپایدار و بسیاری دیگر از مقاصد توسعهای. اجرای پروژههای شیرینسازی چندمنظوره بهصورت اقتصادی کاملاً امکانپذیر است. تبیین و تشریح این رویکرد جامع، میتواند «شیرینیِ شیرینسازی آب» را دوچندان نماید.
۲) آبشیرینکن چندمنظوره
با توجه به محوریت تولید آب شیرین و تلاش برای تولید سریع و اقتصادی آن، عموماً به دیگر محصولات جانبی و فرآیندهای درآمدزا که میتواند به تحقق توسعه دریامحور منجر شود، توجه کافی نمیگردد. گویی توسعه دریامحور صرفاً یک تصدیگری دولتی است که برای اجرای رهنمود مقام معظم رهبری باید محقق شود؛ در حالیکه این رویکرد در اصل یک راهبرد تمدنی و درآمدزا است. در ادامه، مرور کوتاهی بر تولیدات اقتصادی قابل استحصال در فرآیند شیرینسازی آب دریا ـ که میتواند توسعه دریامحور را تحقق بخشد ـ ارائه میشود:
۲-۱) اکسید منیزیم
آبهای خلیج فارس و دریای عمان سرشار از یون منیزیم هستند که در فرآیند شیرینسازی به محصول قابلفروش اکسید منیزیم تبدیل میشود. مصرف جهانی این محصول هر سال رو به افزایش است؛ بهگونهای که در سال ۲۰۲۲ حدود ۷ میلیارد دلار برآورد شده و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰، با قیمتهای جاری، به بیش از ۱۰ میلیارد دلار برسد. بازار مصرف جهانی اکسید منیزیم ـ با کاربردهای متنوع در صنایع شیمیایی، دارویی و کشاورزی ـ تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۱۰ میلیون تن خواهد رسید که ارزش آن احتمالاً فراتر از ۱۰ میلیارد دلار خواهد بود.
۲-۲) نمک دریایی
در فرآیند شیرینسازی، امکان تولید نمک خالص دریایی (CLNA) وجود دارد. بهعنوان نمونه، در یک پالایشگاه با ورودی ۱۰ میلیون مترمکعب آب دریا، سالانه بیش از ۲۰ هزار تن اکسید منیزیم با ارزشی بالغ بر ۳۳ میلیون دلار و بیش از ۳۰۰ هزار تن نمک خالص دریایی با ارزشی حدود ۲۴ میلیون دلار قابل تولید است. در مجموع، تنها با این دو محصول میتوان سالانه بیش از ۵۷ میلیون دلار درآمد کسب کرد، در حالیکه هزینه احداث پالایشگاه و تجهیزات جانبی کمتر از ۲۵ میلیون دلار خواهد بود. در بخش مهندسی مالی، کلیۀ هزینهها و درآمدها بهطور تفصیلی بررسی میشود.
۲-۳) جلبک
جلبک، گیاهی آبزی و حقیقتاً معجزۀ الهی در نظام زیستمحیطی است که میتواند در یاری انسان برای کاهش آلودگی هوا، آب و خاک نقشی اساسی ایفا کند. این موجود ارزشمند توانایی تولید محصولات متنوع مورد نیاز انسان را دارد.
• جلبکهای ماکرو: محور اصلی در تولید زیستتوده هستند که بهعنوان مادۀ اولیه سوخت زیستی و همچنین پایۀ تولید خوراک دام، طیور و آبزیان کاربرد دارد.
• جلبکهای میکرو: مانند اسپیرولینا که با دارا بودن ۶۷ درصد پروتئین، اسیدهای آمینه، آنتیاکسیدانها و تمامی ویتامینها و مواد معدنی مورد نیاز جانداران (انسان، دام، طیور، آبزیان و گیاهان زراعی، باغی، مرتعی و جنگلی)، یک منبع بیبدیل برای امنیت غذایی محسوب میشود.
سازمان ملل متحد نیز در سال ۲۰۰۵ طی ابلاغیهای، تمامی کشورها را به توسعۀ فناوریهای مرتبط با جلبک ـ بهویژه تولید اسپیرولینا ـ موظف کرده است. هرچند میزان تحقق این ابلاغیه در کشور ما نیازمند بررسی است، اما در مجموعه پالایشگاه شیرینسازی آب، بهدلیل سرمایهگذاری در ایستگاه پمپاژ آب دریا و خطوط انتقال، زیرساختهای لازم برای تولید هر دو نوع جلبک (ماکرو و میکرو) با هزینهای اندک فراهم میشود.
با ایجاد استخرهای بزرگ و جریانهای ورودی و خروجی زیگزاگی، امکان رشد و برداشت کنترلشده انواع جلبک مهیا است. این امر سبب میشود آب مورد نیاز پالایشگاه بهصورت جریان انباشته و در عین حال در بستر چندمنظوره مصرف گردد. جلبکهای تولیدی میتوانند در زمینههای متنوعی همچون سوخت زیستی یا خوراک دام و طیور و آبزیان (با افزودن مکملهای مورد نیاز) بهکار گرفته شوند.
به بیان دیگر، زیرساختهای ایجادشده برای تولید اکسید منیزیم و نمک دریایی، با تکمیل زنجیرۀ ارزش افزوده، امکان تولید محصولات جانبی را با هزینهای اندک و بهشکلی اقتصادی و قابل دسترس فراهم میسازد.
۴-۲) پرورش متراکم میگو
در دهۀ ۷۰، وزارت جوان، نوآور و پیشتاز جهاد سازندگی ـ که پرچمدار توسعه پایدار بود ـ بر اساس رهنمود مقامات ارشد نظام توجه ویژهای به توسعه دریامحور مبذول داشت. این وزارتخانه با انجام مطالعات لازم، برنامهای جامع برای سواحل دریای عمان و خلیج فارس تدارک دید که بر مبنای آن، زیرساختهای پرورش میگو تا سطح ۴۰۰ هزار هکتار و همچنین توسعه جنگلهای مانگرو تا سطح یک میلیون هکتار، با مشارکت مردم و پشتیبانی جهاد سازندگی فراهم میشد.
اگرچه این برنامه ارزشمند ـ که نماد واقعی یک توسعۀ دریامحور بود ـ پس از انحلال جهاد سازندگی به دست فراموشی سپرده شد و با چالشهای فراوان روبهرو گردید، اما از آن زمان تاکنون فرایندها و فناوریهای پرورش میگو پیشرفت چشمگیری داشته است. امروزه پرورش متراکم میگو میتواند بهعنوان ادامهای بر تولید جلبک در دیگر بخشهای استخرهای جریانی زیگزاکی یا استخرهای ثابت دنبال شود و ارزش افزودهای فراتر از بسیاری محصولات دیگر فراهم آورد.
۲-۵) پرورش ماهی در قفس
ایجاد یک پالایشگاه شیرینسازی آب، همراه با تمامی تأسیسات و خدمات جانبی صنعتی، تولیدی، سکونتگاهی، اسکله ساحلی و خدمات حملونقل زمینی و دریایی، شرایطی ایدهآل برای توسعۀ صنعت پرورش ماهی در قفس در محدوده سرزمینی ساحلی پالایشگاه فراهم میکند.
پرورش ماهی در قفس یک فرصت بزرگ سرزمینی است؛ زیرا چنین مجموعهای میتواند از خدمات موجود برای دیگر فرایندهای تولید نیز بهرهمند شود. تولید ماهی در قفس، بهجز نیاز به نیروی انسانی، غذا، ماهی و تجهیزات پرورش، هزینه دیگری ندارد و بدینترتیب میتواند از تمامی خدمات یادشده بهصورت ارزان یا حتی مجانی برای خلق ارزش افزوده مطلوب استفاده کند.
۲-۶) تولید آب شیرینشده مجانی
در بخش مهندسی مالی توضیح داده خواهد شد که ارزش محصولات گرانقیمت صادراتی مانند اکسید منیزیم و نمک دریایی، تمامی هزینههای شیرینسازی و خدمات جانبی را پوشش میدهد؛ بهگونهای که آب شیرین با اندک هزینه ـ و حتی میتوان گفت بهصورت مجانی ـ در اختیار قرار میگیرد.
این آب رایگان قابلیت انتقال و فروش به هر مصرفکننده شهری، روستایی یا صنعتی در مناطق دور و نزدیک را دارد و خطوط انتقال اقتصادی آن قابلاجرا خواهد بود. مشتریان بالقوه چنین آبی در نوار ساحلی و حتی عمق سرزمینی کشور بهقدری فراوان و تشنه هستند که اکنون نیز در قالب مگاپروژه شیرینسازی و انتقال آب به ایران مرکزی با هزینههای بسیار سنگین پیگیری میشود.
آب قابلفروش با هر قیمت توافقی، یک دستاورد طلایی جانبی این مجتمع پالایشگاهی است. بااینحال توصیه میشود این منبع ارزشمند در اطراف پالایشگاه و در قالب یک پروسۀ خودپایدار کشاورزی و توسعۀ روستایی بهکار گرفته شود؛ چرا که این رویکرد به تحقق اهداف توسعۀ پایدار دریامحور بهطور مستقیم یاری خواهد رساند.
۲-۷) مصارف محلی برای توسعه پایدار دریامحور
یک مجتمع پالایشگاهی در عین حال که محصولات گرانقیمت صادراتی تولید میکند، امکان تولید آب مصرفی برای شرب، کشاورزی و صنعت را نیز با قیمتی ارزان یا حتی مجانی فراهم میسازد. اگر تأمین آب در شهرها، روستاها و صنایع اطراف با قیمت قابلقبول در اولویت قرار نگیرد، مصارف محلی ارزشمندتری نسبت به انتقال آب به مناطق دوردست وجود دارد.
از جمله این مصارف میتوان به زراعت چوب، زراعت استبرق و زراعت میسکانتوس اشاره کرد که بهویژه میسکانتوس بهعنوان یک تولید معجزهآسا در تأمین خوراک دام و تولید سوخت زیستی شناخته میشود، هرچند در مقایسه با استبرق برتری ندارد. همچنین توسعه دامداریها، تولیدات گلخانهای و فعالیتهای مشابه، نمونههایی از اقدامات ارزشمند در مسیر توسعه دریامحور به شمار میروند. این تولیدات میتوانند از تمامی پشتیبانیهای استراتژیک درون مجتمع پالایشگاهی برخوردار شوند.
۲-۸) تولید انرژیهای تجدیدپذیر
نه تنها سقف سولهها و عرصههای خالی مجتمع پالایشگاهی برای نصب پنلهای خورشیدی بسیار مناسب و اقتصادی هستند، بلکه استخرهای بزرگ با طراحی دالانهای زیگزاکی بهترین محل برای استقرار این پنلها به شمار میروند. چنین پنلهایی علاوه بر تولید انرژی، نقش سایبان برای استخرهای پرورش میگو، ماهی، جلبک و سایر تولیدات دریامحور را ایفا میکنند.
از سوی دیگر، ابزار مؤثر و اقتصادی در تولید انرژی، به سوخت زیستی مرتبط است. زراعت چوب استبرق، میسکانتوس و امثال آن، همراه با پرورش جلبکهای ماکرو ـ که بهعنوان توده زیستی شناخته میشوند ـ علاوه بر آنکه پایه خوراک دام با مکملهای مربوطه هستند، میتوانند مستقیماً به پالایشگاه سوخت زیستی منتقل شوند. در برخی موارد نیز این زیستتوده ابتدا بهعنوان بخشی اصلی در تولید نوآورانۀ بستر دامی (همراه با پرلیت و زئولیت) بهکار گرفته میشود و سپس پس از مصرف یکهفتهای، همراه با فضولات دامی به پالایشگاه سوخت زیستی بازگردانده میشود.
پالایشگاه سوخت زیستی خود معجزهای برتر از شیرینسازی مجانی آب است و در چارۀ چالش انرژی جایگاهی کلیدی دارد. این حلقه مهمترین بخش از زنجیرۀ ارزش افزوده محسوب میشود. بدین ترتیب، تولید خودپایدار آب و انرژی زمینه رونق تولیدات کشاورزی ـ اعم از زراعی، باغی، دامی، طیور، آبزیان و صنایع جانبی ـ را فراهم میآورد و یک الگوی نوآورانه برای توسعه پایدار دریامحور خلق میکند.
۲-۹) پردیس خودپایدار کشاورزی
بدون نیاز به توضیح بیشتر روشن است که تحقق توسعه دریامحور، لزوماً متکی بر هزینههای سرسامآور و طولانیمدت دولتی برای ایجاد زیرساختها نیست. با خلق فعالیتهای سودآور، ایجاد زنجیرۀ ارزش افزوده و تکمیل تدریجی آن، میتوان یک گام اساسی تا دستیابی به توسعۀ دریامحور برداشت؛ بهویژه هنگامی که آب و انرژی خودپایدار، مشاغل تولیدی و خدماتی، توسعه کسبوکار و ساماندهی تجارت صادراتی و وارداتی فراهم شده باشد.
در این مسیر، ایجاد سکونتگاههای مورد نیاز نیز اهمیت دارد. ساخت چنین سکونتگاههایی برای دستاندرکاران این کارآفرینی نه یک هزینه، بلکه سرمایهگذاریای پایدار و درآمدزا است. در آغاز، میتوان با ماژولهای بتنی سبک، عایق و ارزان سکونتگاههای اولیه را تأمین کرد، و در ادامه، سکونتگاههای مدرن موسوم به «آسمانویلا» پدید میآیند؛ واحدهایی که خود تولیدکنندۀ آب و انرژی، فرآوریکنندۀ پسماندها، خالق ارزش افزوده خدماتی و مصرفکنندۀ تولیدات پالایشگاهی هستند.
سرمایهگذاری در ایجاد سکونتگاهها و تکمیل خدمات، به خلق ارزشهای افزوده و سودآوریهای تکمیلی منجر میشود. چنین الگویی با مشارکت مردم، سودآوری فراوان برای آنان و خودپایداری در تولید و مصرف آب و انرژی، بسیاری از اهداف توسعه دریامحور را محقق میسازد. پردیسهای خودپایدار، نمادی کامل و کارآمد از یک شهرک کشاورزی مولد هستند که انشاءالله در یادداشتهای بعدی بهطور مستقل تشریح خواهند شد.
۳) مهندسی مالی
هزینه تجهیزات و ماشینآلات پالایشگاه شیرینسازی آب کمتر از ۲۵ میلیون دلار برآورد میشود. ایجاد زیرساختها، استخرها، ایستگاههای پمپاژ و تولیدات جانبی نیز احتمالأ حدود ۲۵ میلیون دلار هزینه خواهد داشت. بنابراین مجموع سرمایهگذاری مورد نیاز، در حدود ۵۰ میلیون دلار است.
با فروش سالیانه نزدیک به ۶۰ میلیون دلار از محل آب ارزان یا مجانی، زمینه ایجاد یک کشت و صنعت مولد و خودپایدار فراهم میشود؛ بهگونهای که کل سرمایهگذاری طی یک سال پس از راهاندازی بازخواهد گشت. از آنجا که درآمد پایدار از محل فروش محصولات محوری همچون اکسید منیزیم و نمک تأمین میشود ـ محصولاتی که بلافاصله پس از نصب ماشینآلات قابل تولید بوده و بازار فروش آماده دارند ـ بنابراین ایجاد زیرساختهای اولیه، نصب و راهاندازی پالایشگاه و آغاز فروش محصولات میتواند ظرف دو سال محقق گردد.
به موازات این فرایند، زراعت چوب یا سایر فعالیتها نیز با استفاده از آب تولیدی آغاز میشوند و مسیری دیگر برای درآمدزایی در همان دو سال شکل میگیرد. همچنین احداث پالایشگاه و نیروگاه سوخت زیستی میتواند همزمان برنامهریزی و از هر زمان ممکن آغاز شود.
علاوه بر اقتصادی بودن اصل سرمایهگذاری، ابزارهای تکمیلی مهندسی مالی نیز قابل بهرهگیری هستند، از جمله:
۳-۱) تهاتر هزینهها
هزینههای شیرینسازی و تولید آب این پروژه میتواند مشابه مگاپروژه شیرینسازی و انتقال آب به ایران مرکزی، از مسیر تهاتر پوشش داده شود. صراحت ماده ۳۸ فصل آب قانون برنامه هفتم نیز بر تهاتر این هزینهها برای پروژههای آبخوانداری، آبخیزداری و آبرسانی تأکید دارد.
۳-۲) صندوق توسعه سرمایهگذاری کشاورزی
این صندوق میتواند تا ۴۹ درصد هزینههای پروژه را تأمین کند، مشروط بر آنکه سرمایهگذار حداقل ۵۱ درصد سهم مشارکت داشته باشد.
۳-۳) درآمد حاصل از برق تولیدی
برق تولیدی پالایشگاه سوخت زیستی میتواند طی یک سال کلیۀ هزینههای تولید را بازگرداند. با فروش سالیانه برق، درآمد پایدار ارزشمندی حاصل میشود که بسته به ظرفیت نیروگاه (از ۲ تا ۲۰ مگاوات) میتواند سالانه بین ۷۵ میلیارد تا ۷۵۰ میلیارد تومان درآمدزایی داشته باشد.
۳-۴) حمایت وزارت نفت
بر اساس مواد ۱۲ قوانین برنامه ششم و هفتم، وزارت نفت با تأیید سازمان بهینهسازی انرژی، اصل و فرع یا بخشی از سرمایهگذاری در تولید برق بدون مصرف سوخت فسیلی را بازپرداخت خواهد کرد.
۳-۵) بازار آب استانی
بازار آب استان آمادگی دارد کل آب تولیدی، یا مازاد بر مصارف کشاورزی، صنعتی و سکونتگاهی را خریداری کند. همچنین آن بخش از آب که از طریق آبیاری و نفوذ در سفرهها به مصرف میرسد، با تأیید پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری خریداری میشود و میتواند به یک منبع درآمد پایدار سالیانه تبدیل شود.
۳-۶) امکان تهاتر در مدیریت جامع حوضه آبخیز
چنانچه عرصه انتخابشده برای اجرای پروژه یک حوضۀ آبخیز فرعی باشد، میتوان با انجام مطالعات امکانسنجی و تهیۀ سند مدیریت جامع حوضه، کلیۀ هزینههای قابل تطبیق با این سند را بهعنوان هزینههای قابل قبول مالیاتی تهاتر نمود.
۳-۷) حمایت سازمان جهانی اقلیم سبز (GCF)
از آنجا که در این توسعه پایدار، ضمن تأمین آب شیرین هیچگونه آلودگی زیستمحیطی ایجاد نمیشود و یک اقلیم سبز دریامحور در مناطق بیابانی ساحلی شکل میگیرد، سازمان جهانی اقلیم سبز (GCF) آمادگی دارد کل یا بخشی از اعتبارات مورد نیاز اجرای پروژه را پرداخت کند. میزان اعتبار بر اساس تطبیق اقدامات با ضوابط این سازمان تعیین خواهد شد.
۳-۸) پشتیبانی راهبردی در سطح ملی
تا کنون به دستور مقام معظم رهبری برای توسعۀ دریامحور، چنین پروژهای با این جامعیت طراحی و اجرا نشده است. با توجه به محوریت این طرح بر مشارکت مردم و جذب و مولدسازی سرمایههای آنان، انتظار میرود مورد توجه و حمایت جدی متولیان توسعه پایدار دریامحور قرار گیرد.
۳-۹) بیابانزدایی و احیای سرزمینهای ساحلی
ماهیت اصلی این مگاپروژه، بیابانزدایی و احیای عرصههای بیآب و علف مشرف بر مناطق ساحلی است. این رویکرد میتواند از سوی کنوانسیون جهانی بیابانزدایی مستقر در چین بهشکل محوری مورد حمایت قرار گیرد و الگویی مدیریتی باشد که در تمامی ابعاد برنامهریزی و توسعۀ ملی اثرگذار و تحولآفرین خواهد بود.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید