×

آیا می‌توان پایتخت ایران را از تهران منتقل کرد؟

  • کد نوشته: 54052
  • ۳ مرداد
  • 7 بازدید
  • ۰
  • رئیس جمهور بار دیگر مطرح کرده است که تهران دیگر قابلیت پایتخت بودن را ندارد. پیش از این هم طرح انتقال پایتخت از تهران به مکران مطرح شده بود و حالا به نظر می‌رسد این طرح از یک ایده حاشیه‌ای به گزینه‌ای جدی در سطح دولت ارتقا یافته است؛ اما آیا این جابه‌جایی در چارچوب اقتصاد سیاسی ایران، امکان‌پذیر و عقلانی است؟

    آیا می‌توان پایتخت ایران را از تهران منتقل کرد؟

    به گزارش نبض بازار، تهران، با بیش از ۹ میلیون نفر جمعیت، در دهه‌های اخیر با بحران‌هایی چون آلودگی هوا، فرسودگی زیرساخت، تمرکز جمعیتی و آسیب‌پذیری لرزه‌ای مواجه بوده. این چالش‌ها، بار‌ها بحث انتقال پایتخت را به سطح سیاست‌گذاری رسانده‌، اما هیچ‌گاه به تصمیمی اجرایی منجر نشده‌ است. در سال ۱۴۰۳، با اظهارات معاون اول رئیس‌جمهور و سخنگوی دولت، منطقه مکران به‌عنوان گزینه‌ای جدی برای انتقال پایتخت مطرح شد. این گزارش، به تحلیل امکان‌پذیری این جابه‌جایی در چارچوب اقتصاد سیاسی می‌پردازد.

    موقعیت ژئواستراتژیک مکران؛ فرصت یا ریسک؟

    مکران، واقع در جنوب شرقی ایران، تنها منطقه اقیانوسی کشور با دسترسی مستقیم به دریای عمان و اقیانوس هند است. این موقعیت، از منظر ژئواکونومیک، مزیتی بالقوه برای توسعه تجارت دریایی، ترانزیت منطقه‌ای و اتصال به پروژه‌هایی، چون «کمربند و جاده» چین است. بندر چابهار، به‌عنوان قطب اصلی مکران، ظرفیت تبدیل شدن به هاب ترانزیتی ایران را دارد.

    با این حال، نزدیکی مکران به مرز‌های پاکستان و افغانستان، آن را در معرض تهدیدات امنیتی قرار می‌دهد. تجربه نیجریه در انتقال پایتخت از لاگوس به آبوجا نشان داد انتخاب پایتخت در منطقه‌ای با ثبات امنیتی، شرط موفقیت چنین پروژه‌ای ست. در ایران، تمرکز پایتخت در منطقه‌ای مرزی، نیازمند بازنگری در سیاست‌های دفاعی و امنیتی خواهد بود.

    زیرساخت‌های شهری؛ فاصله تا استاندارد‌های پایتخت

    تهران، با تمام چالش‌هایش، دارای شبکه حمل‌ونقل گسترده، مراکز درمانی تخصصی، دانشگاه‌های معتبر و زیرساخت‌های ارتباطی پیشرفته است. در مقابل، مکران هنوز فاقد شبکه مترو، فرودگاه بین‌المللی با ظرفیت بالا، و مراکز اداری و قضایی ملی ست. طبق گزارش اقتصاد آنلاین، انتقال پایتخت به مکران نیازمند سرمایه‌گذاری بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان در زیرساخت‌های اولیه است.

    در تجربه قزاقستان، انتقال پایتخت از آلماتی به آستانه (نورسلطان) با صرف بیش از ۲۰ میلیارد دلار و طی یک دهه انجام شد. ایران، با محدودیت‌های بودجه‌ای و تحریم‌های بین‌المللی، فاقد چنین ظرفیت مالی ست. بنابراین، تحقق این انتقال بدون مشارکت بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری خارجی، ناممکن است.

    تمرکززدایی و عدالت منطقه‌ای؛ شعار یا راهبرد؟

    از دلایل مطرح‌شدن مکران، تمرکززدایی از تهران و توسعه مناطق محروم است. مکران، با جمعیت کم و وسعت زیاد، بستری برای توسعه شهری مدرن و پایدار است. این منطق، در تجربه مالزی نیز دیده شد؛ جایی که انتقال پایتخت اداری به پوتراجایا موجب توسعه متوازن‌تر کشور شد.

    اما در ایران، تمرکززدایی تاکنون بیشتر در سطح شعار باقی مانده. پروژه‌هایی، چون منطقه آزاد چابهار، با وجود ظرفیت بالا، به دلیل نبود حکمرانی شفاف و زیرساخت‌های حمایتی، نتوانسته‌اند به قطب اقتصادی تبدیل شوند. اگر انتقال پایتخت نیز با همین الگو پیش رود، نه‌تنها به توسعه منجر نمی‌شود، موجب اتلاف منابع خواهد شد. گفتار چنین انتقالی با توجه نام بزرگ آن، برای پزشکیان که سیاست‌های یکی از پی دیگری شکست خورده، احتمالا با این قصد است که پرستیژ نداشته ایجاد کند.

    پیامد‌های اقتصادی؛ از بازار مسکن تا مهاجرت اداری

    انتقال پایتخت، مستقیم بر بازار املاک، اشتغال، و توزیع جمعیت تأثیر می‌گذارد. طبق تحلیل تجارت‌نیوز، اعلام رسمی انتقال پایتخت به مکران، موجب افزایش ۳۵ درصدی قیمت زمین در چابهار و کنارک در سه ماه نخست ۱۴۰۴ شد. این جهش، بدون کنترل، به حباب قیمتی و محرومیت ساکنان بومی منجر شد.

    در تجربه برزیل، انتقال پایتخت از ریو به برازیلیا، موجب مهاجرت گسترده کارکنان دولت و افزایش هزینه‌های رفاهی شد. در ایران نیز، جابه‌جایی وزارتخانه‌ها، نهاد‌های قضایی و نظامی، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و تأمین مسکن، آموزش و خدمات درمانی برای ده‌ها هزار نفر خواهد بود.

    بیشتر مطالعه کنید:

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    5 × پنج =